مسئول هیأت انصار ولایت در هجدهم بهمن ماه به منظور گرامی داشت دهه مبارک فجر به تبیین ایام الله و ضرورت تعظیم شعائر الله پرداخت که گزیده‌ای از این سخنان تقدیم می گردد.

روزی که مال خداست!

کلمه «یَومُ الله» که زیاد آن را شنیده‌ایم و گاهی ساده از آن عبور می‌کنیم؛ پر از رمز و راز است. ایام الله یعنی روزهای خدا. همه روزها، روزهای خدا و همه عالم، ملک خداست ولی چرا بعضی از زمان‌ها ایام‌الله می‌شوند؟ چرا برخی مکان‌ها بیت‌الله می‌شوند؟ به خاطر ویژگی‌هایی که دارند. مثل پدری که چند فرزند دارد، همه بچه‌ها از او هستند ولی اصطلاحاً به فرزندی که از همه مؤدب‌تر و کاری‌تر و باتقواتر باشد، می‌گوید: این فرزند خودم هست! در حقیقت به خاطر ویژگی‌های خاصی که این فرزند دارد، اختصاصاً او را برمی‌گزیند.

 

ایام الله در قرآن

کلمه یَوم با ملحقاتش، مجموعاً 365 بار در قرآن تکرار شده است. یعنی به اندازه روزهای سال و کلمه ایام الله دو بار در قرآن تکرار شده است. شاید این دو بار اشاره به دو معنای عمده‌‌ی یوم الله باشد. خداوند متعال می‌فرماید: «وَلَقَد أرسَلنَا موسَی بِأیَاتِنَا أن أخرِج قَومَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إلَی النّورِ وَ ذَکِّرهُم بِایام الله إنَّ فِی ذَلِکَ لَأیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ»[1] ما موسی را به سوی قومش فرستادیم تا آنها را از ظلمات به نور هدایت کند، و روزهای خدا را به آنها یادآوری کند. یعنی یکی از رسالت‌های پیامبر، یادآوری ایام‌الله است. می‌فرماید در ایام‌الله آیات و نشانه‌هایی است برای انسان‌های بسیار صبر کننده و شکرگزار. در جای دیگری می‌فرماید: «قُل لِلَّذِینَ ءامَنُوا یَغفِرُوا لِلَّذِینَ لایَرجُونَ ایام الله لِیَجزِیَ قَوماً بِمَا کَانُوا یَکسِبُونَ»[2]عدّه‌ای هستند که به ایام‌الله اعتقاد ندارند، به مؤمنین بگو: از این عدّه بگذرند (و کار آنها را به خدا واگذار کنند) تا خداوند خودش با آنها حساب و کتاب کند. یعنی بی‌توجّهی به ایام الله عواقبی دارد.

 

ایام‌الله؛ دو طرف یک سکه

ایام الله مثل سکّه‌ دو رو دارد، یک طرف آن اشاره دارد به پیروزی‌ها و نعمت‌های خدا. ایام‌الله روز پیروزی خدا و پیروزی حق بر باطل است؛ روزهایی که نعمت‌های خاص جلوه می‌کند و می‌درخشد. یوم‌الله به خاطر جلوه‌های غلبه حق بر باطل و یا نعمت‌های فوق‌العاده‌ای که خداوند عنایت می‌کند؛ در تاریخ بشر ممتاز و برجسته می‌شود. اما این سکّه طرف دیگری هم دارد که یادآور نابودی و شکست دشمنان خداست.

 

یوم‌الله در مسائل اجتماعی است.

اگر کمی دقّت کنید، می‌بینید که ایام‌الله در قرآن و روایات ما غالباً در مورد مسائل اجتماعی و اتّفاقی که برای قوم، گروه و برای مردم رخ می‌دهد، بیان شده است. یعنی تجلّی ایام الله در مسائل اجتماعی است.

بعثت انبیاء، روز غرق شدن فرعون و فرعونیان در نیل، روز نجات یافتن حضرت ابراهیم(ع) از آتش، طوفان نوح، نزول قرآن، یوم الله غدیر، یوم‌الله الأکبر (روز ظهور و قیام حضرت حجّت أرواحنا فداه) و یوم الله الآخر (روز قیامت) از جمله مواردی است که به عنوان ایام الله از آنها نام برده شده است.

 

فایده تذکر ایام الله

قرآن فرمود: «وَ ذَکِّرهُم بِایام الله». فایده تذکر به ایام الله این است که وقتی ایام الله یادآوری شود، چهار اتّفاق می‌افتد، 1ـ برای مؤمنان بشارت و تقویت ایمان است، و امید و رجاء ایجاد می‌کند. وقتی تاریخ ایام الله را یادآوری می‌کنید، مؤمنین امیدوار می‌شوند که ایمانشان بی‌نتیجه نخواهد بود.

2ـ باعث خوف و تزلزل منافقان و دشمنان است. وقتی شما بعثت، غدیر و مابقی ایام الله را گرامی بدارید، دشمن می‌ترسد و متزلزل می‌شود.

3ـ باعث حفظ حق و حقیقت از انحراف و تحریف می‌شود. وقتی نقاط حسّاس تاریخ را ذکر کنید، همه نسبت به آنها آگاهی پیدا خواهند کرد و دیگر کسی نمی‌تواند تحریف کند.

4ـ سبب بقای حق و حقیقت می‌شود.

 

دلیل انحراف

جامعه صدر اسلام بعد از رسول گرامی اسلام دچار انحراف شد. چرا؟ به دو دلیل. 1. تذکر به ایام الله اتفاق نیفتاد. در آن زمان، بعثت پیامبر(ص) و روزهای دیگر که پیامبر(ص) از آنها تجلیل می‌کردند، گرامی داشته نمی‌شد. نه تنها غدیر را گرامی‌ نداشتند بلکه روایات پیامبر(ص) را نیز می‌سوزاندند. 2. عدم تعظیم شعائرالله. بعد از رسول خدا(ص)، بخشی ازمواردی که خداوند به عنوان شعائر دین مطرح کرده بود، گرامی داشته نمی‌شد.

دو عامل سبب انهدام یک جامعه از اصل خود می‌شود. یکی عدم تذکر به ایام الله و دیگری عدم تعظیم شعائرالله. دشمنان اسلام و قرآن 1400 سال پیش به این امر پی بردند که اگر این دو عامل را خراب کنند، جامعه نبوی منهدم می‌شود.

 

تذکر ایام‌الله؛ سبب صدور انقلاب به دنیا

تذکر به ایام‌الله و تعظیم شعائرالله باعث شد تا در مملکت ما خط ولایت و هدف آن حفظ شود. انقلاب ما به دنیا صادر شد چون ما ایام الله را گرامی می‌داریم. اگر کسی از 22بهمن چیزی نمی‌گفت، یوم‌الله 22بهمن  فراموش شده و به تحریف کشیده می‌شد‌. هدف شاه خائن هم از تغییر تاریخ هجری و مبنا قرار دادن تاریخ 2500 ساله پهلوی و تعظیم مظاهر باستانی کورش و تخت جمشید و هخامنشیان و... ، ایام سازی و مسأله سازی بود. شاه بسیار هزینه می‌کرد تا ایام الله را به ایام طاغوت تبدیل کند. حکومت شاه برای اسلام تبلیغ نمی‌کرد و به بهشت و جهنم مردم کاری نداشت. شاه فقط به سلطنت خودش فکر می‌کرد.

 

علّت شادی مهم است نه خود شادی

مسأله بعدی مواجهه با ایام الله است. قرآن می‌فرماید: «وَ ذَکِّرهُم بِایام الله»؛ ایام الله را یادآوری کنید. آیا این تذکرتنها به معنای اظهار کردن شادی‌ها بوسیله جلوه‌های شنیداری و دیداری است؟ البته شیرینی دادن و جشن گرفتن و... هم باید باشد؛ ولی مسأله عمیق‌تر از این‌هاست. تظاهرات شادی و تظاهرات غم که تا این اندازه در دین ما به آن سفارش شده، برای این است که علّت این شادی‌ها و غم‌ها و علّت این شعائر را دریابیم.

جشن گرفتن و شادی کردن ما در 22بهمن، باید این سؤال را ایجاد کند که چرا شادی می‌کنیم؟ این سؤال و پاسخ آن مهم است نه ظواهری چون شیرینی و جشن.

کعبه یک سنگ نشانی ست که ره گم نشود / حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست

علّت شادی ما در دهه فجر مهم است، نه خود شادی. لذا فقط با خواندن و پخش سرود و زدن زنگ انقلاب در مدارس و... کار درست نمی‌شود. بلکه اگر کار ما به این چیزها منحصر شود، خطرناک است.

شادی باید عقلانی باشد

یکی از نگرانی‌ها این است که گاهی در برخی از این جشن‌ها نه تنها تذکر به ایام‌الله داده نمی‌شود بلکه از ایام‌الله تغافل می‌شود؛ چون هدف از آن جشن‌ها، تنها شادی کردن است. باید کاری کرد که در جشن‌ها مردم از ته دل و از روی عقل و درک درست شاد بشوند نه با چند تا جوک و حرف‌های این‌چنینی. الان متأسفانه عادت کرده‌ایم که در هر مناسبت و جشنی چند خواننده دعوت شوند و بخوانند. حتی اجرای بعضی‌ از این خواننده‌ها با آن مناسبت ارتباطی ندارد! اگر همه جشن‌های ما منحصر شود به چند خواننده و عمو پو رنگ و خاله شادونه و شعبده بازی و تقلید صدا، این جشن‌ها تبدیل می‌شوند به سرگرمی و بعد کم‌کم مردم یادشان می‌رود که اصلاً این جشن برای چه برگزار می‌شود و انقلاب چه بوده است.

 

مدل جشن باید تذکری باشد نه تغافلی!

بنابراین مدل جشن‌های ما باید تذکری باشد، نه تفریحی، سرگرمی و تغافلی. اگر حقیقت تذکر که در آیه شریفه آمده، اتفاق بیافتد، مردم به ایام الله روی می‌آورند. لازم است هرکس در این زمینه تا جایی که دستش می‌رسد کاری بکند ولو با یک کلیپ موبایل و یک فیلم کوتاه. مبانی انقلاب و حرف‌های امام را بگویید، جواب شبهاتی را که در ذهن مردم ایجاد کردند بدهید و منتظر دیگران نباشید. همه شما مسئولید!

شما که در هیئت امام حسین(ع) نشست و برخاست دارید مسئولید. شما سرباز امام حسین(ع) هستید. به فرموده امام گریه شما باید سیلی شود و سدهایی را که در مقابل اسلام درست شده خرد کند.


صحیفه امام(ره) را بخوانید

آیا با همین مطالبی که در کتاب مدارس در مورد انقلاب وجود دارد، انقلاب فهمیده می‌شود؟ دانش‌آموز و دانشجوی ما با این مقدار از نوشته و مطلب، می‌فهمد که امام(ره) که بود و انقلاب چه بود؟! باید واقعیت‌های نهضت امام(ره) و خط امام(ره) بیش از این بیان شود. جنایات شاه باید گفته شود، تا نوجوان و جوان ما با شنیدن چند دروغ و شایعه و مستند انحرافی توسط دشمنان، به شبهه و انحراف نیفتند که شاه هم خوب بود، پس چرا انقلاب کردیم؟!

می‌گویند امام فرمود ما آب و برق را مجانی می‌کنیم! می‌گویند امام فرمود روحانیون نباید در سیاست دخالت کند! صحیفه امام را خودتان مطالعه کنید و تطبیق دهید. متوجه خواهید شد که اینها حرف امام(ره) نیست. در قیامت باید پاسخگوی امام(ره) باشیم که چرا صحیفه در دسترس ما بود و مطالعه نکردیم. وقتی از امام مطلبی نقل می‌شود، خودتان با سخنان امام تطبیق بدهید تا مطمئن شوید که امام(ره) چنین حرفی را فرموده‌اند یا نه.

 

مشکل از جهالت ماست

همه شبهاتی که در شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی به دروغ علیه امام و انقلاب و به نفع شاه و سلطنت‌طلب‌ها گفته می‌شود، یا سوءاستفاده از جهالت ماست یا از سر کوتاهی مسئولین که اسناد را رو نکردند.

امام در سال 58 در مدرسه فیضیه فرمود: «خاک بر سر من اگر بخواهم از خون شما سوءاستفاده کنم به خاطر منصب و مقام». چرا این حرف‌ها را نگفتیم؟! اگر این حرف‌ها گفته شده بود حالا شاهد فساد برخی از مسئولین نبودیم و این همه شبهه ایجاد نمی‌شد.

از طرف مخالفان انقلاب حرف‌های شبهه‌ناکی که از قول امام بیان می‌شود ، یا به ایشان نسبت داده‌اند یا حرف‌های امام را بریدند، سر و ته آن را زدند و گفتند. این حرف‌ها را با صحیفه تطبیق بدهید، اول برای خودتان، و بعد هم برای اینکه بتوانید اطرافیان را نیز روشن کنید. و الله مسئولید!

 و الله مدیونید!

ضمناً نباید فقط به برنامه‌های صدا و سیما اکتفا کرد. روحانیون باید در مساجد برای مردم بگویند، کسانی که سنّشان اقتضا می‌کند و از آن دوران خاطره دارند، باید برای جوانان بگویند. معلمان و اساتید باید در مدارس و دانشگاه‌ها بگویند، پدر و مادرها باید برای فرزندان خود از انقلاب بگویند. هر فرد به اندازه توان خود در برابر بیان اهداف انقلاب و خط امام مسئول است.

اگر این چیزها برای نسل‌های بعدی گفته نشود، این جوانان از کجا بدانند که چه گوهری الآن در دستشان است؟! باید از خط امام و اهداف آن بگوییم. بدحجابی، مال مردم خوری، فساد و خیلی از اتفاقات دیگر، به این دلیل است که ما خط امام را نگفتیم. مردم نمی‌دانند امام در مورد حجاب، مشاغل، فساد و خیلی از مسائل دیگر چه فرموده لذا تلاش کنید که مبانی انقلاب و خط امام را ترویج دهید. و الله مدیونید!

 یوم‌الحسین نتیجه مغفول ماندن یوم‌الغدیر بود

چرا حادثه کربلا اتفاق افتاد؟ چون ایام الله تذکر داده نشد. نتیجه خراب کردن یوم الغدیر، شد عاشورا! نهادها و گزاره‌های پیامبر گرامی اسلام درست بود اما این نهادها و گزاره‌ها تذکر داده نشد و تعظیم نشد. اگر ما هم درست حرکت نکنیم همین اتفاق می‌افتد.

هرکس با ادعای در خط امام بودن، از امام حرفی می‌زند که شبهه‌ناک است؛ صحیفه امام را باز کنید و حرف خود امام را مانند مشتی محکم به دهان او بکوبید.

ایام‌الله را تذکر ندادند تا جایی که اوضاع به قدری خراب شد که امیرالمؤمنینی که در یوم الغدیر به همه معرفی شد و بر همه ولایت داشت؛ چنان تحریف شد و ناشناخته و مجهول ماند که وقتی می‌خواستند حسین(ع) را بکشند گفتند به خاطر علی او را می‌کشیم!

یوم‌الله یعنی روزهای خدا که وقتی مؤمنین آنها را به یاد می‌آورند دل‌هایشان شاد می‌شود و تذکر به آن دشمنان را متأثر و محزون می‌کند اما عظمت همه این ایام‌الله به یوم الحسین است. بقای همه ایام‌الله به یوم‌الحسین است که اگر امام حسین(ع) نبود همه ایام‌الله از بین رفته بود. لذا امام معصوم فرمود هیچ روزی مثل روز حسین نیست. ولا یوم کیومک یااباعبدالله.

روز حسین روزی است که یادآوری آن، برعکس بقیه ایام الله، دل‌ها را غمگین و چشم‌ها را گریان می‌کند. روزی که حرارة فی قلوب المؤمنین است و عَبرَةَ کل مؤمن«اشک دیدگان اصل ایمان».

 


[1]. سوره ابراهیم، آیه 5.

[2]. سوره جاثیه، آیه 14.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا